تله کابین نمک آبرود
کیان نازنینم. پسته خندون مامان. نقلی جونم. این روزا سرم یه خورده شلوغه و گاهی خونه نیستم و مادر جون از شما مراقبت میکنه. یکی از این روزا که تا غروب خونه نبودم با مادر جونو آقا جونو خاله چها نفری رفتین نمک آبرود. شنیدم وقتی رفتین اون بالا با آقا جون حسابی تو جنگل گشتیو خوش گذشت بهتون. عکس العملت هم وقتی که داخل کابین بودی و کابین های دیگه از کنارتون رد میشدن شنیدنی بود. هر کابینی که رد میشد میگفتی "نا" (یعنی اینا) و با انگشت نشون میدادی و ذوق میکردی. این عکس ها رو هم خاله جون زحمتشو کشید تا برات خاطره ای باشه...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی