اولین حرفم با کیان عزیزم،21 آذر 1391
سلام پسر گلم، امروز تصمیم گرفتم برات وبلاگ درست کنم. البته اصلا تو این کار چیزی بلد نبودم. ولی از سر ذوق دارم یاد میگیرم. امیدوارم بتونم لحظه های شیرین زندگیمونو هر چه زیباتر ثبت کنم. هنوز به بابایی نگفتم چیکار دارم میکنم. الان کنجدی من بزرگ شده و تو شکم مامی شش ماه و نیم سن داره. خیلی هم وروجک و شیطون بلاست. حدس میزنم بزرگ شدی هم اینقدر فعال و پر جنب و جوش باشی عزیزم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی