کیان جونکیان جون، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 4 روز سن داره
یکی شدن منو بابایییکی شدن منو بابایی، تا این لحظه: 15 سال و 4 ماه و 27 روز سن داره

کیان، امپراطور زمستان

هنر نمایی 5 ماهگی

هنر نمایی کیان با حلقه ازدواج مامان و بابایی وقتی تو تختت بازی میکنی و همه چی در هم و بر همه... این هم هنر پا پا... این دو تا هم هنر مامان هانی... ...
3 شهريور 1392

گردش تابستانه

هفته قبل کیانو مامانو باباش واسه دو روز رفتن بیرون گردش (نمک آبرود، دریا). پسرم حسابی گردش کرد. موقع اذان هم تو چمن سفره گذاشتیم تا بابایی روزه رو افطار کنه. نتونستم زیاد عکس بگیرم . همون چند تایی رو هم که گرفتم رو میتونید در ادامه مطلب ببینید. برای اولین با رو چمن از شما عکس گرفتیم. علف ها چشمهای قشنگتو اذیت می کرد...   ...
3 شهريور 1392

نتایج نهایی

سلام دوستان. اول از همه به خاطر تاخیرم پوزش میخوام. دوباره از همتون تشکر می کنم که کیان کوچولو رو تنها نذاشتید. طبق نتایج پایانی کیان جون 180 تا رای آورده که طبق ارا رتبه 87 رو کسب کرد. کیان از همتون تشکر میکنه . این برای کیان یه افتخاره ه ه... نتایج رو میتونید در ادامه مطلب ببینید...   70 456 203 71 315 198 72 643 198 73 453 197 74 447 196 75 224 195 76 317 193 77 190 192 78 738 191 79 138 190...
3 شهريور 1392

همکاری پستونکی

مادر جون خیلی مخالف پستونکه. واسه همین اصلا دوست نداره کیانم پستونک بخوره. موقع خرید سیسمونی گفتم همینجوری یادگاری یه پستونک هم بگیریم و مادر جون مخالفتی نداشت. الان که تو 5 ماه هستی یکهویی وسوسه شدم که یه امتحانی بکنم. اول که فقط زبون میزدی. هر چی بیشتر پستونکو تو دهنت میفرستادم قیافت خنده دار تر می شد. انگار یه چیز عجیبو جدید بود برات. گاهی هم انگار حالت تهوع بهت دست می داد ومن زودی از دهنت بیرون می آوردم. مرتب سعی می کردی اونو از دهنت بیرون بندازی ولی دست مامان مانع می شد. البته من هم دوست ندارم پستونکی بشی فقط می خواستم ببینم عکس العملت چیه. میخوای عکساتو ببینی..........       ...
3 شهريور 1392

بریم دکتر

تا حالا از این موضوع چیزی نگفته بودم. میدونین که نی نی وقتی به دنیا میاد تو بیمارستان واکسن بدو تولد میخوره. تو بعضی بچه ها تو همون سنین کودکی زیر بغلشون یه حالت جوش میشه. البته اولش فقط حالت قلنبه ای داره. کیان من دو ماه ونیم بود که متوجه زیر بغلش شدیم. دکتر گفت چیز مهمی نیست . واسه بچه دردناک هم نیست. کم کم خودش یا کوچیک میشه یا مثل جوش قرمز میشه و سر باز میکنه. زیر بغل کیان الان که بیشتر از چهار ونیم ماه سن داره قرمز شده و سرش داره سفید میشه. منو بابایی دلشو نداریم واس خاطر همین، همین روزا میبریمش دکتر خالیش کنه. اینو گفتم که اگه این اتفاق واسه یه نی نی دیگه افتاد مامانو باباش اصلا نگران نشن چون چیز مهمی نیست و علتش هم همون واکسن بدو تولد...
3 شهريور 1392

کیان خوش قدم

این روزا خبرهای خوشی داریم. کیان عزیزم از وقتی که تو زندگیمونو شیرین کردی، نه فقط ما، بلکه همه خانواده شیرینی حضورتو لمس کردن و میگن پسرت خیلی خوش قدمه. امیدوارم این خوش قدمیت همچنان پایدار باشه. اولینش قبولی بابایی در دانشگاهه. چون دو سال شرکت کرد ولی قبول نشد و ما مطمئنیم که به خاطر تو این لطف خدا شامل حالمون شد.   دومین خوش قدمیت اینه که عمه گلی یه فرشته تو راه داره. کیان جون خیلی زرنگی . هنوز نیومده واسه خودت یه رفیق هم آوردی!   سومیش ازدواج عمه فرشته هست . هفته قبل شیرینی خوری داشتیم و سه روز پیش هم رفتیم محضر واسه عقد . ان شا الله خوشبخت شه . کیان جون ما همچنان منتظر اتفاقات قشنگتری هم هستیم . خدایا شکرت واسه ا...
12 مرداد 1392

اولین غذای کمکی

امروز چهار ماه و نیم ماه از تولد نی نی ما میگذره. دکتر گفت خیلی کم میتونی غذای کمکی رو شروع کنیم. الان هم که ماه مبارک رمضان هست. دیشب دو تا مهمون داشتم و با یه تیر دونشون زدم و  تصمیم گرفتم واسه افطار فرنی درست کنم. قاشق نی نی رو از تو کمدش برداشتم و خوب شستمش. بعد چند تا قاشق تو کاسه ریختم که به نی نی بدم. وقتی خورد با تعجب به قاشق نگاه میکرد. اینجوری ی ی ی   وقتی فرنی تو کاسه تموم شد بازم میخواست و شروع کرد به گریه کردن. مثل باد زودی رفتم تو آشپزخونه و دو باره چند قاشق تو کاسه ریختم. ایندفعه کیان سعی میکرد تو قاشق گرفتن به مامانش کمک کنه تا تهش بخوره   دوباره که کاسه خالی شد بازم زد زیره گریه... دور از چ...
30 تير 1392

چهار ماهگی

خیلی عجیبه!!!!!!!!!!!! هر روز که میگذره یه تغییر یا بهتر بگم یه پیشرفت دوست داشتنی تو رفتار کیان جون میبینم. بزرگا راست میگن بچه ها زود بزرگ میشن. الان که چهار ماهو چند روزته با دستات اشیای سبک رو سمت دهنت میبری و اگه از دستت بیفته میزنی زیر گریه. تو تختت قل میخوری و روی شکمت میفتی وقتی هم که گردنت درد گرفت نق و نوقت شروع میشه. هرچی که نزدیک دهنت شه به سرعت نور با دهنت میگیری تا ببیبی چیه. وقتی بغلمی و من دارم غذا میخورم لقمه رو دنبال میکنی ببینی کجا میره. شکمت رو قلقلک میدم خیلی کم میخندی. عکس های چها ماهگیت که مثل ماه هستی تو ادامه گذاشتمشون... اینجا نی نی جون داره تلویزیون تماشا میکنه و همینجوری آب دهنش به راهه... چقدر تو نازی......
21 تير 1392